
دکتر حشمتالله رياضیدرباره زمينههای پيدايش صلح جهانی میگويد: «اصولاً صلح از وجودی پديد میآيد که در آن وجود، صلح حاکم شده باشد. مثل مولانا که میگفت من با ۷۲ملت سر صلح دارم؛ تنها کسی به چنين جايگاهی میرسد که عشق به خدا و موجودات خدا در وجودش موج میزند و کسی که اين عشق را در وجود خود ايجاد نکند نمیتواند در درون خود به صلح برسد. بنابراين دولتمردان سلطهگرايی که تنها به سلطه و قدرت متکی هستند وقتی در مورد صلح حرف میزنند قطعاً دروغ میگويند، در مقابل اين دسته از افراد، پيامبران هستند که از طرف خداوند براي هدايت خلق مأموريت داشتند و صلح و عدل جزئی از وجودشان بود.»
دکتر محمدرضا ريختهگران درباره مفهوم صلح جهاني و ارتباط آن با تعريف دهکده جهانی میگويد: عبارت دهکده جهانی تعريفی است که باعث شده ارتباطات عالم از قالب پهناور خود خارج شده و در قالب يک دهکده گنجانده شود بنابراين هر آنچه در اين دهکده اتفاق میافتد آشکار و نمايان است. با وجود اينکه دنيايی که در آن زندگی میکنيم پيچيدگیهایخاص خود را دارد ولی به نظر میآيد اين عالمی که به دهکده تبديل شده است بايد صلح و آرامش و شفافيت به شکل گستردهای در آن حاکم باشد.
از نظر دکتر ريختهگران وظيفه افراد جامعه براي برقراری صلح جهانی اين است که افراد در ابتدا زمينه صلح را در وجود خودشان ايجاد کنند؛ «تک تک افراد بشر اگر با خودشان در صلح و وفاق باشند در جهان نيز صلح برقرار خواهد شد و لازمهاش اين است که از معارف اسلامی و انبيای الهی پيروی کنند. در واقع براي تحقق صلح جهانی بايد روحيه عرفان در ميان افراد بسط پيدا کند.» نظر دکتر رياضی در پاسخ به اين سؤال در تأييد صحبت دکتر ريختهگران است. «اگر هر فرد بيدار شود و به خودشناسی و خداشناسی برسد و در درونش تضادها را کنار بزند و وجودش را در معرض عشق و عدل الهی قرار دهد، زمينه برقراری صلح را ايجاد کرده است.»
دکتر رياضی توجه بيش از حد به قدرت را عامل بروز مخاطره در صلح جهانی میداند و در توضيح آن میگويد: «آنچه که امروز صلح جهانی را تهديد میکند جنون قدرت است. کمتر کسي است که در قدرت قرار بگيرد و ديو قدرت او را بنده خود نکند. به همين دليل است که عرفای ما هميشه از قدرت گريزان بودند.» دکتر ريختهگران در همين رابطه معتقد است: «در واقع سياستزدگی در عالم هستی مانع حضور و ظهور صلح جهانی میشود.» دکتر رياضی میافزايد: «بايد شرايط بسط و گسترش فکر، بصيرت و عرفان را فراهم کنيم تا صلح جهانی از حالت انتزاعی خارج شده و به واقعيت تبديل شود. اگر بشر موجودی فرهنگیتر شود و درجهای از درجات معرفت و عرفان بر او حاکم شود، زندگیاش بهتر خواهد شد. تحقق صلح جهانی واقعيتی است که ناخودآگاه به سمت و سوی آن روانه شدهايم وليکن تحقق کامل آن در اين عالم، نياز به اين دارد که بشر به خداوند متعال نزديک شود و به کمال برسد.»
دکتر ريختهگران در پاسخ به اينکه انديشمندان و رهبران جهانی چون حضرت امام خمينی(ره) چه اندازه در ايجاد صلح جهانی مؤثر هستند، میگويد: «اگر تنها به سخنان عرفانی ايشان توجه میکرديم آن وقت به تأثير ايشان در صلح بيش از پيش پی میبرديم.» دکتر رياضی در پاسخ همين سؤال میگويد: «امام(ره) مسير اصلی را برای ملت باز کرد اما ما نبايد به اين مسير اکتفا کنيم بلکه امت بايد اين راه را ادامه بدهد و نبايد يک لحظه اسير قدرتمندان و شيطان پرستان شود. در اسلام گفته شده همه شما بايد يک محمد(ص)، يک علی(ع) باشيد. بنابراين میتوان اين طور نتيجه گرفت که هر آدمی بايد خود مثل اين بزرگواران محکم و استوار بوده و اسير نفس نشود و راه را برای امام عصر(عج) که صلح واقعی را در جهان حاکم میکند، باز کند.»
نقل از روزنامه ایران ۱۱-۹-۱۳۹۱