مینا ساکت - غدیر. [غ َ] (ع اِ) آبگیر. آب که سیل سپس گذارد (منتهیالارب ). آبگیر و تالاب که آب باران و سیل در آن جمع شود و ماند. (غیاثاللغات) (آنندراج ). القطعه من الماء یغادرها السیل، قیل: هو فعیل به معنی مُفاعَل من غادره، او مُفعَل من اغدره، و یقال: هو فعیل به معنی فاعل لانه یغدر باهله ؛ ای ینقطععند شده الحاجه الیه (اقرب الموارد) هر آب بارانی که در گودالی جمع شده باشد خواه بزرگ و خواه کوچک ، و به هر حال به تابستان نمیماند. (معجم البلدان ). پارهای از آب که از سیل در جایی فراهم آمده باشد. گَو که آب در آن گرد آید. گو آب در دشت شَمَر. (برهان قاطع ذیل شمر). اِخاذه. (نصاب) (المنجد). ج، غُدُر، اغدره. و گاهی غُدُر جمع غدیر را به تسکین مخفف کنند و غُدر گویند. (از اقربالموارد). صاحب منتهیالارب جمع غدیر را غُدَر نیز آورده است و این اشتباه از متن قاموس روی داده است، ولی صاحب تاجالعروس گوید: در اصول مصححه از قبیل النهایه و اللسان ثابت شده است که جمع غدیر، غدر به ضمتین است، مانند طریق و طرق ، سبیل و سبل و نجیب و نجب.
و دو غدیر است یکی بوم پیر گویند و دیگر بوم جوان، و بر هر غدیری آتشگاهی کرده است . (فارسنامهی ابنالبلخی).نهر و جمع آن همان جموع مذکور است. (اقربالموارد). شمشیر. (منتهیالارب). معنى غدير فی قاموسالمعانی. قاموس عربی.«غدير» در زبان عربی به معنی گودال و «خم» نام محلی نزديك منطقه «جحفه» است كه در آن روزگار چشمهای روان و درختانی كهنسال داشت، به دليل موقعيت سوقالجيشی «غديرخم» حاجيان شهرها و سرزمينهای مختلف عربستان پس از انجام مناسك حج و هنگام بازگشت به شهر و ديارشان در اين منطقه از هم جدا می شدند. آنچه نام اين محل را در تاريخ اسلام مهم و به يادماندنی كرده به سال دهم هجری و تصميم پيامبر اسلام(ص) برمی گردد و برای زيارت خانهی خدا و بجا آوردن مراسم حج و اعلام ايشان مبنی بر اينكه آخرين حج ايشان خواهد بود، لذا مردم شهرها و مناطق مختلف عربستان به وسيلهی قاصدانی از اين امر مطلع شدند.
با اجتماع عظيمی از مردم، مدينه را به قصد مكه ترك فرمودند. اجتماع باشكوهی از مسلمانان آن سال در مراسم حج شركت كردند كه آن سال حجهالوداع پيامبر(ص) بود. پس از پايان مراسم حج پيامبر(ص) دستور دادند كه حجاج بايد حركت كنند تا در غدير خم حاضر باشند. همچنين پيامبر به ۱۲ هزار نفر از حجاج يمن ــ كه مسيرشان متفاوت بود ــ دستور دادند همراه حجاج به غدير خم بيايند. در مسير بازگشت حجاج، جبریيل بر پيامبر وارد و اين آيه را نازل كرد: «هان! ای پيامبر! آنچه را كه از سوی پروردگارت به تو نازل شده است تبليغ كن و اگر چنان نكنی پيام رسالت را انجام نداده ای و خداوند تو را از مردم حفظ می فرمايد.» (سورهی مائده، آيهی ۶۷)
در پی ابلاغ اين دستور پيامبر دستور توقف كاروان حجاج را در منطقه غدير خم دادند و امر فرمودند كسانی كه جلوتر هستند بازگردند و كسانی كه عقب ماندهاند به اجتماع حجاج در غدير خم برسند. اجتماعی كه تعداد آن را بين نود تا صد و بيست هزار نفر ذكر كردهاند. پيامبر اسلام (ص) در آن روز گرم سوزان بر بالای منبری از جهاز شتران در حالی كه حضرت علی(ع) در كنار ايشان قرار داشت خطبهای ايراد فرمودند. پيامبر(ص) در اين خطبه با ستايش و حمد خدا شروع و حديث ثقلين را بيان فرمودند، سپس در حالی كه دست حضرت علی(ع) را بلند نمودند تا همه مردم ايشان را در كنار رسول خدا مشاهده نمايند، از مردم پرسيدند: «ای مردم آيا من از خود شما بر شما اولی و مقدم نيستم؟» مردم پاسخ دادند: «بله ای رسول خدا.» حضرت در ادامه فرمودند: «خداوند ولی من است و من ولی مؤمنين هستم و من نسبت به آنان از خودشان اولی و مقدم می باشم.» آنگاه فرمودند: «پس هر كس كه من مولای او هستم، علی مولای اوست.» سه بار اين جمله را بيان كردند و فرمودند: «خداوندا، دوست بدار و سرپرستی كن، هر كسی كه علی را دوست و سرپرست خود بداند و دشمن بدار هر كسی كه او را دشمن دارد و ياری نما هر كسی كه او را ياری می نمايد و به حال خود رها كن، هر كس كه او را وا می گذارد.» پس خطاب به حجاج فرمودند: «ای مردم حاضرين به غايبين اين پيام را برسانند.» هنوز اجتماع متفرق نشده بود كه بار ديگر جبرئيل بر پيامبر وارد و اين آيه را نازل كرد: «امروز دين شما را به كمال رساندم و نعمتم را بر شما تمام كردم و دين اسلام را بر شما پسنديدم.» (سورهی مائده، آيهی ۳)
سپس پيامبر دستور داد كه مردم با حضرت علی (ع) بيعت كنند. مردم دستهدسته به خيمه پيامبر(ص) كه حضرت علی(ع) در آن بود وارد و با حضرت علی(ع) بيعت كردند و به ايشان تبريك می گفتند. ابوبكر، عمر، طلحه و زبير جزو اولين بيعتكنندگان بودند مراسم بيعت با حضرت علی(ع) سه روز به طول انجاميد. حسان بن ثابت انصاری در آن روز درباره اين انتخاب و امامت و جانشينی حضرت علی(ع) ابياتی را سرود.
حديث غدير از سوی ۱۱۰ تن از صحابه همچون ابوبكر، عمر، عثمان، عمار ياسر، امسلمه، ابوهريره، سلمان، زبير، زيدبن ارقم، ابوذر، عباس بن عبدالمطلب، جابر عبدالله انصاری و ۸۳ تن از تابعين مثل سعيد بن جبير و عمر بن عبدالعزيز نقل شده است. پس از تابعين نيز ۳۶۰ تن از محدثان، حديث غدير را در آثار خويش نقل نمودهاند كه سه تن از آنها صاحبان «صحاح سته» (ششگانه) هستند.
و دو غدیر است یکی بوم پیر گویند و دیگر بوم جوان، و بر هر غدیری آتشگاهی کرده است . (فارسنامهی ابنالبلخی).نهر و جمع آن همان جموع مذکور است. (اقربالموارد). شمشیر. (منتهیالارب). معنى غدير فی قاموسالمعانی. قاموس عربی.«غدير» در زبان عربی به معنی گودال و «خم» نام محلی نزديك منطقه «جحفه» است كه در آن روزگار چشمهای روان و درختانی كهنسال داشت، به دليل موقعيت سوقالجيشی «غديرخم» حاجيان شهرها و سرزمينهای مختلف عربستان پس از انجام مناسك حج و هنگام بازگشت به شهر و ديارشان در اين منطقه از هم جدا می شدند. آنچه نام اين محل را در تاريخ اسلام مهم و به يادماندنی كرده به سال دهم هجری و تصميم پيامبر اسلام(ص) برمی گردد و برای زيارت خانهی خدا و بجا آوردن مراسم حج و اعلام ايشان مبنی بر اينكه آخرين حج ايشان خواهد بود، لذا مردم شهرها و مناطق مختلف عربستان به وسيلهی قاصدانی از اين امر مطلع شدند.
با اجتماع عظيمی از مردم، مدينه را به قصد مكه ترك فرمودند. اجتماع باشكوهی از مسلمانان آن سال در مراسم حج شركت كردند كه آن سال حجهالوداع پيامبر(ص) بود. پس از پايان مراسم حج پيامبر(ص) دستور دادند كه حجاج بايد حركت كنند تا در غدير خم حاضر باشند. همچنين پيامبر به ۱۲ هزار نفر از حجاج يمن ــ كه مسيرشان متفاوت بود ــ دستور دادند همراه حجاج به غدير خم بيايند. در مسير بازگشت حجاج، جبریيل بر پيامبر وارد و اين آيه را نازل كرد: «هان! ای پيامبر! آنچه را كه از سوی پروردگارت به تو نازل شده است تبليغ كن و اگر چنان نكنی پيام رسالت را انجام نداده ای و خداوند تو را از مردم حفظ می فرمايد.» (سورهی مائده، آيهی ۶۷)
در پی ابلاغ اين دستور پيامبر دستور توقف كاروان حجاج را در منطقه غدير خم دادند و امر فرمودند كسانی كه جلوتر هستند بازگردند و كسانی كه عقب ماندهاند به اجتماع حجاج در غدير خم برسند. اجتماعی كه تعداد آن را بين نود تا صد و بيست هزار نفر ذكر كردهاند. پيامبر اسلام (ص) در آن روز گرم سوزان بر بالای منبری از جهاز شتران در حالی كه حضرت علی(ع) در كنار ايشان قرار داشت خطبهای ايراد فرمودند. پيامبر(ص) در اين خطبه با ستايش و حمد خدا شروع و حديث ثقلين را بيان فرمودند، سپس در حالی كه دست حضرت علی(ع) را بلند نمودند تا همه مردم ايشان را در كنار رسول خدا مشاهده نمايند، از مردم پرسيدند: «ای مردم آيا من از خود شما بر شما اولی و مقدم نيستم؟» مردم پاسخ دادند: «بله ای رسول خدا.» حضرت در ادامه فرمودند: «خداوند ولی من است و من ولی مؤمنين هستم و من نسبت به آنان از خودشان اولی و مقدم می باشم.» آنگاه فرمودند: «پس هر كس كه من مولای او هستم، علی مولای اوست.» سه بار اين جمله را بيان كردند و فرمودند: «خداوندا، دوست بدار و سرپرستی كن، هر كسی كه علی را دوست و سرپرست خود بداند و دشمن بدار هر كسی كه او را دشمن دارد و ياری نما هر كسی كه او را ياری می نمايد و به حال خود رها كن، هر كس كه او را وا می گذارد.» پس خطاب به حجاج فرمودند: «ای مردم حاضرين به غايبين اين پيام را برسانند.» هنوز اجتماع متفرق نشده بود كه بار ديگر جبرئيل بر پيامبر وارد و اين آيه را نازل كرد: «امروز دين شما را به كمال رساندم و نعمتم را بر شما تمام كردم و دين اسلام را بر شما پسنديدم.» (سورهی مائده، آيهی ۳)
سپس پيامبر دستور داد كه مردم با حضرت علی (ع) بيعت كنند. مردم دستهدسته به خيمه پيامبر(ص) كه حضرت علی(ع) در آن بود وارد و با حضرت علی(ع) بيعت كردند و به ايشان تبريك می گفتند. ابوبكر، عمر، طلحه و زبير جزو اولين بيعتكنندگان بودند مراسم بيعت با حضرت علی(ع) سه روز به طول انجاميد. حسان بن ثابت انصاری در آن روز درباره اين انتخاب و امامت و جانشينی حضرت علی(ع) ابياتی را سرود.
حديث غدير از سوی ۱۱۰ تن از صحابه همچون ابوبكر، عمر، عثمان، عمار ياسر، امسلمه، ابوهريره، سلمان، زبير، زيدبن ارقم، ابوذر، عباس بن عبدالمطلب، جابر عبدالله انصاری و ۸۳ تن از تابعين مثل سعيد بن جبير و عمر بن عبدالعزيز نقل شده است. پس از تابعين نيز ۳۶۰ تن از محدثان، حديث غدير را در آثار خويش نقل نمودهاند كه سه تن از آنها صاحبان «صحاح سته» (ششگانه) هستند.
قطعیت واقعهی غدیر چه در متون روایی اهل سنت و چه شیعیان کمتر از قطعیت بعثت رسول خدا نیست و مدارک آن در جایجای آثار تاریخی این دو فرقهی بزرگ اسلامی، فراوان یافت میشود. در بزرگداشت حادثهی غدیر احادیث زیادی از معصومین (علیهم السلام ) نقل شده است. برای نمونه به قسمتی از خطبهی غدیریه حضرت علی (ع) اشاره میشود. آن حضرت در رابطه با این روز تاریخی اسلام فرمود: «رحمت خدا بر شما باد. پس از پایان این تجمع به خانهها برگردید و به خانوادههای خود وسعت و گشایش دهید. به برادران خود نیکی کنید و خداوند را بر نعمتی که ارزانی کرده است سپاس گویید. از نعمت الهی به یکدیگر هدیه دهید آنگونه که خداوند بر شما منت نهاده و پاداش آن را در این روز چندین برابر عیدهای گذشته و آینده قرار داده است. نیکی در این روز ثروت را میافزاید و عمر را طولانی میکند ابراز عاطفه و محبت به هم در این روز موجب لطف خدا میشود. تا میتوانید در این روز خرج خانواده و برادرانتان کنید و در برخوردها و ملاقاتها شادمانی و سرور نمایید.
شیعه به غدیر تنها به عنوان یک مسألهی تاریخی نمینگرد، بلکه به نص صریح قرآن اسلام را بدون ولایت ائمه (علیهم السلام) دینی ناقص میداند. پیامبراکرم (ص) در تفسیر آیهی «واعتصموا بحبلالله جمیعا و لاتفرقوا» (سورهی آلعمران، آیهی ۱۰۳) فرمود: ریسمان خدا که باید به آن تمسک بجویید علی و اهل بیت اویند و در جای دیگر نیز حضرت علی (ع) خدمت رسول گرامی اسلام (ص) عرض کرد: ای رسول خدا فرقهی نجات یابنده کدام است، پیامبر فرمودند: آنهایی که روش تو و یاران تو را دارند و به آن تمسک میجویند.
از منظر شیعه پرداختن به غدیر و حضرت علی(ع) صرفاً پرداختن به یک واقعهی تاریخی و یک شخص نیست، بلکه مهمتر از آن معرفی یک الگوی حکومتی کامل و بینقص به بشریت در تمام دنیاست و معرفی شخصیتی است که به قول جورج جرداق مسیحی کشتن او خیانت به تمام بشریت بوده است . او میگوید که ای دنیا چه می شد اگر همهی نیروهایت را در هم میفشردی و شخصیتی مانند علی را با آن عقل و قلب و زبان و شمشیر نمودار میکردی.
جبران خلیل جبران در مورد علی(ع) میگوید: علی بن ابیطالب شهید عظمت خویش شد، او از دنیا رفت در حالیکه نماز بر زبانش جاری و دلش از شوق خدا لبریز بود، مردم عرب حقیقت مقام او را درک نکردند تا گروهی از مردم کشور همسایه آن (ایران) برخاسته این گوهر گرانبها را از سنگ تشخیص دادند و او را شناختند. مقام و شأن او در بصیرت و بینایی مانند پیغمبران بود.اساس، هدف و عصارهی غدیر، حکومت رهبران صالح و عادل است، ولایت حضرت علی(ع) که در روز غدیر، از طرف پیامبر(ص) ابلاغ شد، همان حکومت عدل علی(ع) بود.
غدیر موجب ارجمندی مقام علی(ع) نشد، بلکه برعکس، علی(ع) و مقام و شایستگی او موجب رویداد غدیر شد، جامعیت علی(ع) باعث گردید که خداوند به پیامبرش فرمان دهد تا آن حضرت را به عنوان خلیفه و رهبر بعد از خود نصب نماید ما این روزها در مرحلهی محبت به علی ماندهايم و حتی به مرحلهی شناخت علی هم نرسيدهايم! شيعهی علی بودن از چون علی عمل کردن شروع میشود و اين مرحلهای است پس از شناخت و پس از عشق. شيعهی علی ... علیوار بودن، علی وار پرستيدن و علیوار خدمت کردن است.
از روز ازل نوشته بر صفحهی دل
عشـق علی و آل علی نفحــــهی دل
تـا بـوده و هـسـت تا روز ابـــــــــد
تـا بـوده و هـسـت تا روز ابـــــــــد
مایيم طائف و علی بود كعبــهی دل