
جنابش در زمانی که در نجف اشرف به تحصیل اشتغال داشتند حدود ۲۰ بار پای پیاده به زیارت مولی الکونین حضرت ابا عبد الله حسین مشرف شده و یک بار هم پای پیاده به مکه معظمه مشرف گردیدند که ۴۵ روز این سفر به طول انجامید در هنگام حرکت به سمت مکه معظمه نماز جماعت در مسجدی به نام (چری) در نجف اشرف به امامت ایشان برگزار شد که جمعی از علمای آن زمان چون ایات عظام سید محمود شاهرودی ، شیخ علی مازندرانی، شیخ علی خراسانی، شیخ مرتضی خراسانی به معظم لّه اقتدا نمودند.
در زمان اقامت یکسال و نیمه خود در مکه معظمه به تلاوت قران مشغول و روزها فقه شافعی تدریس مینمودند. سپس راهی مدینه منوره شده و قریب ۶ ماه مجاور مزار مطهر پیغمبر خاتم (ص) و ائمهٔ بقیع(ع) بوده از آنجا به جده ،حیفأ ، یافا، پورت سعید ، بیت المقدس سفر نمودند که این مسافرتها که از مکه شروع شده بود قریب ۲ سال با پای پیاده به طول انجامید. در مراجعت از سفر به نجف اشرف در حالیکه مردم به علت طولانی بودن مدت سفر و بی خبری از ایشان فکر میکردند که جنابش رحلت نمودند به همین خاطر برای ایشان مجلس ختمی ترتیب داده بودند اما درست در همان روز برگزاری مجلس ختم, ایشان به نجف اشرف مراجعت مینمایند. پس از مراجعت به ایران مدت ۳ سال در آبادان اقامت گزیده و مسجدی به نام عزیز الله نیز بنا نمودند. و در نهایت به مشهد مراجعت نموده در استان قدس رضوی ( محل شیخ بهائی) مشغول تدریس گردیدند.
در همین زمان گرایش به عرفان و عطش به آب حیات و معرفت در وجودشان شعله ور گردیده و به هر جائی که نشانی از یار میافتند در طلب مقصود سری میزدند تا این که در راه بازگشت از سفر مکه ( ایشان حدود ۱۰ بار به مکه مشرف شدند ) در نجف اشرف شنیدند که عارف بزرگی بنام جناب صالح علی شاه (ره) به نجف تشریف آوردند. لذا بر آن شدند در محضر معظم لّه حضور یافته و از نزدیک حضرت ایشان را زیارت نمایند.در همان مجلس حضرت اقای صالح علیشاه (ره) ماموریتی به جناب محقق سپردند مبنی بر اینکه خدمت آیت الله سید محمود شاهرودی که در آن زمان مرجع تقلید بودند رفته مطلبی را به ایشان بگویند و جواب بگیرند و برگردند. جنابش با انجام این ماموریت بیشتر به طرف فقر و درویشی تمایل پیدا نموده و سر انجام مجذوب حضرتش گردیدند .
جنابش در ۲۰ جمادی الثانی ۱۳۶۴(۱۲ خرداد ۱۳۲۴) موفق به اخذ درجه اجتهاد و اجازه اخذ وجوه شرعیه و تصدی امور حسبیه از جناب حضرت آیت الله العظمی کاشف الغطا گردیدند. چندین اجازه دیگر نیز از طرف حضرات آیات اعظام در تصدی همین امور و همچنین روایت احادیث معصومین (علیهم السلام) به ایشان تفویض گردید که آخرینشان از جانب حضرت آیت الله العظمی حاج سید ابوالقاسم خویی در دوم صفر ۱۳۸۵بنامشان صادر گردید.ولی این مدارج عالیه علمی ایشان را در جستجوی حقیقت قانع نساخت و جنابش پس از۱۶ سال تحقیق و تفحص در وادی ایمان و معرفت آخرالامر حدود سال ۱۳۴۲-۱۳۴۱دست ارادت به عارف وارسته مرحوم آقای مهدی مجتهد سلیمانی (وفا علی) داده، وارد در سلوک الی الله گردید.بعد از رحلت حضرت آقای صالح علی شاه (ره) به دست جناب آقای راستین (درویش رونقعلی ) تجدید عهد نمودند.و پس از چندی حضرت آقای رضا علی شاه (قدس سره ) نخست شفاهاً ایشان را مجاز در اقامه نماز جماعت نموده، سپس در تاریخ ۱۰ جمادی الاولی ۱۴۰۲( ۱۵ اسفند ۱۳۶۰)اجازه نامه کتبی دیگری همراه با اجازه تعلیم اذکار زبانی برای ایشان صادر نمودند.
در ۲۷ رجب المرجب سال ۱۴۰۳(۲۱ اردیبهشت ۱۳۶۲) نیز مأذون در دستگیری و هدایت جویندگان طریق هدی با لقب (مظفر علی) از جناب معظم لهٔ گردیدند. پس از رحلت حضرات رضا علی شاه و محبوب علی شاه (طاب ثراهم )با جناب مولای معظم حضرت آقای مجذوب علی شاه نیز تجدید عهد نمودند و از جانب حضرتش ماذون به همان امور محوله گردیدند تا این که در ۱۴ شوال ۱۴۲۱ (۱ مهر ماه ۱۳۷۹) در سنّ ۹۹ سالگی مرغ جانشان به ملکوت اعلی پرواز نموده و با مولایشان محشور گردیدند.
جناب اقای مظفر علی (ره) دارای ۱۱ درجه اجتهاد از طرف علمای اعظام به شرح زیر بودند
۱- مرحوم آیت الله العظمی سید ابوالحسن اصفهانی
۲- مرحوم آیت الله العظمی محمد حسین کاشف الغطا
۳-مرحوم آیت الله العظمی کوه کمره ای
۴-مرحوم آیت لله العظمی سید محمود شاهرودی
۵-مرحوم آیت الله العظمی سید یونس اردبیلی
۶-مرحوم آیت الله العظمی حسین بروجردی
۷-مرحوم آیت لله العظمی سید محسن حکیم
۸-مرحوم آیت الله العظمی سید ابوالقاسم خویی
۹-مرحوم آیت الله العظمی میرزا نأئینی
۱۰-مرحوم آیت الله العظمی سید کاظم شریعتمداری
۱۱- مرحوم آیت الله العظمی مرعشی نجفی
جنابش تالیفات زیادی نیز دارند که برخی از آنها عبارت اند از
۱- شرح دعایی صباح
۲-مناز السلکین
۳-جهان معرفت
۴-شرح دعایی کمیل
۵-شرح دعایی سمات
۶-شرح دعایی عرفه
۷-شعر متفرقه به عربی و فارسی
۸-افاضات النبویه فی اثبات خلافت علویه (عربی)
۹-تحقیق الحقایق فی النکت و الدقایق (عربی)
۱۰-شرح الفیه
مخمس زیر یکی از سرودهای ادبی ایشان میباشد
ما گدایان بسر هر دو جهان پا زده ایم
طعنه بر تاج کی و افسر دارا زده ایم
دل خود یکدله کردیم و بدریا زده ایم
دل خود یکدله کردیم و بدریا زده ایم
تا بدامان علی دست تولا زده ایم
پشت پا بر حرم و دیر و کلیسا زده ایم
ما خراباتی و پیمانه پرستیم همه
دین و دل باخته سر بر کف دستیم همه
عهد با غیر علی را بشکستیم همه
عهد با غیر علی را بشکستیم همه
ما همان را بنماییم که هستیم همه
زاهدا پیش میا ما دو سه مینا زده ایم
مطرب این پرده عراق است بزن راه حجاز
زاهدا پیش میا ما دو سه مینا زده ایم
مطرب این پرده عراق است بزن راه حجاز
تا که از پرده برو ن ریزم راز
دیر گاهیست نمودیم ز معبد پرواز
همره پیر خرابات گذاریم نماز
کوس رسوایی خود در همه عالم زده ایم
توسن عشق به اطراف جهان تاخته ایم
توسن عشق به اطراف جهان تاخته ایم
جا چو منصور سر دار فنا ساخته ایم
تا بمیدان محبت سر و جان باخته ایم
تا بمیدان محبت سر و جان باخته ایم
هر چه جز دوست بود از نظر انداخته ایم
پای مردانه بهر اسفل و اعلا زده ایم
در دلم نیست به اندازه بال مگسی
پای مردانه بهر اسفل و اعلا زده ایم
در دلم نیست به اندازه بال مگسی
بیم از محتسب و شحنه و شیخ و عسسی
فاش میگویم والله نترسم ز کسی
فاش میگویم والله نترسم ز کسی
نیست در دار جزا غیر علی دادرسی
بی سبب نیست دم از مدحت مولا زده ایم
زاهد این خلوت عشق است تویی بیگانه
بی سبب نیست دم از مدحت مولا زده ایم
زاهد این خلوت عشق است تویی بیگانه
تو دم از عقل زنی لیک منم دیوانه
دو دلم ، راز دلم با تو بگویم یا نه؟
دو دلم ، راز دلم با تو بگویم یا نه؟
چشم دل باز کن اینجاست خم و خمخانه
هستی خویش در این میکده یکجا زده ایم
یا علی تا که گرفتار بموی تو شدیم
هستی خویش در این میکده یکجا زده ایم
یا علی تا که گرفتار بموی تو شدیم
بال و پر سوخته پروانه کوی تو شدیم
کعبه و دیر نهادیم و به کوی تو شدیم
کعبه و دیر نهادیم و به کوی تو شدیم
تا که مست از می وحدت ز سبوی تو شدیم
پرچم حق و حقیقت به ثریا زده ایم
هله ای زنده دلان وقت نیاز است هنوز
هله ای زنده دلان وقت نیاز است هنوز
صبحگاهست و در میکده باز است هنوز
چشم دلدار پر از غمزه و ناز است هنوز
چشم دلدار پر از غمزه و ناز است هنوز
ای محقق ره بس دور و دراز است هنوز
نا توانیم دم از مدح توانا زده ایم