قسمت یازدهم ساده نویسی مثنوی قسمت دوم از داستان طوطی و بقال است. روغن ریختن طوطی داستان مذمت قیاس نا صواب بین پیامبران و انسانهایی عادی است.
هر دو شکل اگر باقی بمانند و ماهیت خود را حفظ کنند صواب است همانطور که هم آب تلخ و هم آب شیرین با صفا است.
فقط صاحب سلیقه است که متخصص شناسایی آب خوش از شوره آب است.
فقط صاحب سلیقه است که چیز خوردنی را تشخیص میدهد و شهد شیرین را تا نخورد نمیتواند از موم تشخیص دهد.
به اشتباه سحر را مانند معجزه میداند و بعضی بر این عقیده اند که اساس هر دو حیله گری است.
مانند ساحران فرعون از روی ستیزه جویی مانند حضرت موسی (ع)عصا در دست گرفته اند.
بین این عصا و آن عصا بی نهایت تفاوت است. بین این عمل و آن عمل بسیار زیاد فاصله است.
پشت این عمل لعنت خداوند است. رحمت خداوند در آن عمل در اثر وفاداری نمایان است.
کافرن در جدال مانند بوزینه هستند. این خوی مانند آفتی در درون آنها است.
بوزینه از مردم تقلید میکند و آن کاری را میکند که از مردم میبیند.
بوزینه فکر میکند من ماند او عمل کردهام و پی به تفاوت به علت ستیزه جویی نمیبرد.
این به علت دستور کاری انجام میدهد و آن به علت ستیزه جویی .ای خاک بر سر ستیزه جویان.
منافقی که با مومنان در نماز میآید به علت ستیزه جویی احساس بینیازی میکند.
در نماز و روزه و حج و زکات مومنان برنده و منافقان بازنده هستند.
مومنان عاقبت بخیر خواهند شد و منافقان سرانجام شکست میخورند.
اگر چه هر دو در یک بازی هستند اما مانند این است که یکی اهل مرو و دیگری اهل ری باشد.
هر یک بطرف جایگاه خود میرود و هر یک مانند اسم خود عمل میکند.
وقتی کسی را مومن میگویند احساس بهجت و خوشبختی میکند و اگر او را منافق نامند پر از خشم و غضب میشود.
نام مومن پسندیده است به علت ذات او ولی نام منافق لعنت شده است به علت آفتهای او.
چهار حرف م، و، م، ن شرافتی ندارد کلمه مؤمن تنها برای تعریف یک مضمون است.
اگر منافق را با این اسم پست بخوانی مانند عقرب به درون میخزد.
اگر این نام از مشتقهای جهنم نابود پس چرا در او خلق و خوی ا تش است.پلیدی این اسم به حروف آن نیست همان گونه که تلخی آب دریا به ظرف نیست.
حرف مانند ظرف است و معنی مانند آب خداوند دریای معنی است که شماره هر چیز نزد اوست.
سوره رعد آیه ۳۹: خداوند هر چیزی را که بخواهد از بین میبرد و هر چه که بخواهد ثابت میکند و شماره همه چیز در نزد اوست.
آب شیرین و آب تلخ در دریا در کنار هم هستند و بین آنها جداری است که مانع از ترکیب این دو میشود.
هر دو نوع آب از یک سرچشمه هستند از این دو نوع بگذار و متوجه منبع باش.
طلای سره و قلب را بدون محک نمیتوانی تشخیص دهی و عیار آن را نمیتوانی تعیین کنی.
محک هر کسی در جان اوست که بوسیلهٔ آن شک را از یقین تشخیص میدهد.
اینکه حضرت رسول (ص) فرمودند قلبت را بگشا کسی درک میکند که وفادار باشد.
اگر خار و خاشاک وارد دهان شخص زندهای شود وقتی آرام میگیرد که آن را از دهان خود بیرون آورد.
در میان هزار لقمه اگر خاشاکی باشد حس انسان زنده بدان پی میبرد.
حواس دنیوی نردبان دنیا و حواس اخروی نردبان آسمان معنی است.تندرستی حس دنیوی را از پزشک بخواهید و تندرستی حس اخروی را از دوست بخواهید.
صحت این در تندرستی بدن و سلامتی دیگری در اضمحلال بدن است.
سلطان روح، جسم را نابود میکند و پس از نابودی آن شروع به آبادانیاش میکند.درود بر جانی که به خاطر عشق و حال جان و مال و ثروت خود را بخشید.
خانه تن را برای یافتن گنج طلای روح ویران کرد و به کمک همان گنج آن را آبادان تر خواهد کرد.
جلوی آب را گرفت تا اینکه جوی را پاک کند پس در جوی آب خوردن را روان کرد.
پوست را شکافت و تیر را بیرون آورد و بعدا پوست تازه روییدن گرفت.
قلعه را از دست کافرن باز پس گرفت و بعد صد برج و بارو به جای آن ساخت.
کار خداوند را چه کسی میتواند تو صیف کند. این را هم که میگویم از ناچاری است.
گاهی اینچنین به نظر میرسد و گاهی بر خلاف آن . کار دین جز حیرانی نیست.
نه آن حیرانی که پشت به سوی خدا کندبلکه آنچنان حیرانی که سرخوش از جام شراب دوست است.
یکی رویش به خداوند است و دیگری روی او روی خداست.
به روی هر کس نگاه کن و مراقب باش شاید در اثر خدمت صورت شناس شوی.
چه بسیار هستند شیاطین انسان نما بنابرین به هر دستی نباید دست داد.
شکارچی برای اینکه مرغ را به دام افکند از صدای مرغ تقلید میکند تا اینکه بالا خره مرغ را به دام افکند.
مرغ صدای همجنس خودش را میشنود و از آسمان فرود میاید غافل از این که دام منتظر اوست.
مرد پست فطرت حرف درویشان را میدزد تا اینکه بر آدم مارگزیدهای آن دعا را بخواند.
کار مردان روشنگری و گرمی است و کار انسانهایی پست حیله گری و بی شرافتی.
شیر را برای گدأیی آلوده به پشم میکنند و به بومسیلمه لقب احمد میدهند.
برای بومسیلمه لقب کذاب باقی میماند و برای حضرت محمد (ص) اولوالا لباب.
شراب الهی اختتامش مشک خالص است ولی شراب دنیوی باعث مشکل و درد سر میشود.
حاشیه:
در این شعر مولانا تاکید بر موضوع قیاس میکند و بیان میدارد که در هر قیاس وجه شبه بسیار مهم است. تاکید میکند که هر گردی گردو نیست. جفت کلمههای زیر را مقایسه کنید:
کچلی طوطی- کچلی خرقه پوش
شیر (خوردنی)- شیر (حیوان)
زمین حاصلخیز- زمین شوره زار
انسانهایی عادی - پیامبران
انسانهایی عادی - پاکان
انسانهایی عادی - اولیأ ا..
انسانهایی عادی - ا بدل
زنبور عسل - زنبور زهری
سرگین - مشک
نی شکر - نی توخالی
فرشته - دیو
تلخ - شیرین
شهد - موم
سحر - معجزه
حضرت موسی (ع) - ساحران
رحمت - لعنت
بوزینه - مردم
امر - ستیز
منافق - موافق
برد - مات
محبوب -مغبوض
مؤمن - منافق
قلب - سره
دنیا - عقبا
ویرانی تن -آبادانی روح
صیاد - مرغ
بومسیلمه - احمد
حرف درویش - حرف مرد دون
کذاب - اولوالا لباب
شراب الهی - شراب دنیوی