Quantcast
Channel: هفت وادی
Viewing all articles
Browse latest Browse all 454

ولایت نامه ۱۷

$
0
0

فصل سوم- در بیان فرق میانۀ رسالت و نبوّت و ولایت

باید دانسته شود که انسان از اوّل استقرار مادّۀ او که نطفه باشد در رحم در کار خلع و لُبس است چنانکه گذشت که هر آن صورت ناقصه را خلع میکند و صورت کاملتر را میگیرد تا به مقام مُراهِقَت بهمین طریق در کار است به تسبیبات الهیّه(اسباب الهی) و بر طریق انسانی سیر میکند و این خلع و لُبس زکوة و صلوة تکوینی و فطریست و از آن به تبرّا و تولّی و بغض و حبّ و توبه و انابۀ فطریّه نیز تعبیر میکنند. و چون به مقام مراهقت(بلوغ) میرسد به جهت تمرین باید امر شود به زکوة که دادن فضول اموال صوریه و فضول قُوی و مدارک و اعضا باشد و باید امر شود به صلوة که توجّه تامّ به جانب خدا باشد و گرفتن گرفتنیها از آن حضرت که اوّل صورت طرح صور ناقصه است و ثانی صورت گرفتن صور کامله است که تکویناً و فطرةً بآن مشغول و زکوة و صلوة تکوینی و فطری بُوَد .

همچنین بعد از آنکه به حدّ تکلیف رسید این امر به زکوة و صلوة از برای او باید باشد تا تکلیف با تکوین مطابق باشد. و چون در حال مراهقت و بلوغ اراده و اختیار انسان را در سیر به سوی آخرت و خروج از قوّه به سوی فعلیّت مدخلیّت هست و در اوّل امر نمیداند خیر و شرّی به غیر از خیر و شرّ حیوانی که ملائمات و نا ملائمات قُوی و مدارک حیوانی باشد –و حال انکه در اغلب ملایمات حیوانی نسبت به انسانیّت شر و ناملایم است و ناملایمات حیوانی نسبت به انسانیّت خیر و ملایم است- از این جهت اقتضا میکند لطف حق تعالی نسبت به بندگان خود که برانگیزاند کسی را از جانب خود که دانا باشد به خیر و شر انسانی تا ترغیب بسوی  خیر و ترهیب از شر نماید و تنبیه نماید بر اینکه ملائمات حیوانی مضر خیر انسانی و مهلک انسانیّت است تا بندگان خدا آگاه شوند و وقوف بر ملایمات حیوانی ننموده در طلب ملایمات انسانی برآیند و این کس یا پیغمبر است یا خلیفۀ پیغمبر .

و چون منظور از این دعوت فبول احکام قالبی و دخول در تحت سلطنت و انقیاد امر و نهی صوری است و این کار به تخویف(ترساندن) و ترغیب میسّر و از نیک و بد هردو بر میآید، بعضی را به تهدید قتل و اَسر -۱- و نَهب -۲- و اِجلاء-۳- داخل میکردند و بعضی را به ترغیب و مهربانی میخواندند و بعد از رحلت حضرت ختمی مرتبت صلّی الله علیه و آله و سلّم وصیّ آن حضرت  این امر را بدیگران واگذار نمود و خود در خانه نشست نهایت این است که بیعتی که بر دست حضرت رسول صلّی الله علیه و آله و سلّم میکردند از روی ترس و بدون اعتقاد قلب صحیح نبود و صحّت در این بیعت منظور نبود ،چون این بیعت مقدّمه بیعت ثانیه و بیعت ولویه بود و منفعت برای آخرت هیچ نداشت مگر تنبّه و آگاهی بر قبول ولایت و هرکس قبول ولایت مینمود همان بیعت ثانیه او را کافی بود چه بیعت اوّل میبود یا نمی بود و چه صحیح واقع میشد و چه صحیح واقع نمیشد و از این جهت وصیّ آن حضرت بیعت اولی را واگذار نمود و در این مدّت که در خانه نشسته بود اکتفا به بیعت وَلَویَه می نمود – چونکه بیعت نبویّه چنانکه گذشت به منزلۀ شکستن شاخهای تلخ وجود بود تا شاخهای باقیه استعداد پیوند خوردن و قوّت پیوند گرفتن را گرفته خورَد و این شکستن از با وقوف و بیوقوف هردو بر میآید.
۱و۲و۳ –اسیر کردن ،غنیمت گرفتن ،دور کردن از خانمان
پایان بخش اول ادامه دارد

Viewing all articles
Browse latest Browse all 454

Trending Articles



<script src="https://jsc.adskeeper.com/r/s/rssing.com.1596347.js" async> </script>