بسیاری از اندیشمندان مسایل اسلامی سه نوع قرائت از آموزههای دین را در جهان معاصر به رسمیت شناختهاند. نخست، قرائت افراط گرایانه از اسلام؛ دوم، قرائت سنتی و سوم قرائت عقلانی.
آنانی که به تاویل آموزههای اسلامی از مجرای خرد مدرن دست میزنند، خود را به طیف نو اندیشان دینی متعلق میدانند. نو اندیشان دینی که در جهان عرب و به تبع آن در دیگر کشورهای اسلامی نیز طرفدارانی دارند، معتقد به قرائت معرفت شناسانه از آموزههای اسلامی هستند که دستاوردهای جهان مدرن را به رسمیت میشناسد و تلاش میکند رابطهی اسلام و جهان غرب را به گونهای تبیین کند که بر خلاف اعتقادات تندروان و سنت گرایان به رویارویی خشونت آمیز منجر نشود.
محمد محق(۱) دانش آموخته دانشکدهی شرعیات هرات در غرب افغانستان از این دسته از نویسندگان و اندیشمندانی است که سالهای متمادی درقلمرو ترجمه و نگارش، دیدگاههای معرفت شناسانه به اسلام را ترویج کرده است.
'چشم ها را باید شست' که با عنوان فرعی "نقدی بر تفسیر افراطی از دین" اخیرا به بازار کتاب افغانستان آمده، محصول دغدغههای سالهای گذشته آقای محق است که به مسایل امروزی افغانستان در عرصه دینداری اهتمام میورزد.
این کتاب سه بخش دارد: بخش نخست، درباره دین و فرهنگ، بخش دوم، طالبانیسم؛ ریشهها و نمودها و بخش سوم، نقدها و تعلیقها.
دین و فرهنگ
عنوان کتاب 'چشم ها را باید شست' که برگرفته از سطر شعری از سهراب سپهری است، از همان آغاز نشان میدهد که آقای محق چه رویکردی به مسایل دارد. سطر دوم این شعر شاید دغدغه اصلی نویسنده را به نمایش بگذارد. سپهری در سطر دوم شعر خود مینویسد "جور دیگر باید دید".
آقای محق نیز در کتاب خود تلاش کرده است که "جور دیگر" به مسایل اسلامی توجه نشان دهد. این "جور دیگر" در مقدمه نویسنده نیز بازتاب یافته است.
در بخشی از مقدمه کتاب 'چشم ها را باید شست' نویسنده کتاب چنین نوشته است: "نگارنده که خود را از خوشهچینان خرمن علم میشمارد وظیفهی خویش میداند که با نیروی قلم به مصاف کسانی برود، که تاریکی میپراکنند و تعصب و تنفر میآفرینند. مساله جدیتر از آن است که جای برای سکوت و دم فروبستن باشد. چه، پای زندگی انسانها و تباهی کشور و بدنامی دین و به تاراج رفتن اخلاق و معنویت در میان است."نویسنده در همین چند سطر نشان میدهد که نگران است و این نگرانی هم ریشههای مشخص و عینی دارد.
بخش نخست این کتاب عمدتا به مقالاتی اختصاص یافته که طرح های کلان نویسنده را درباره مسایل معرفتی اسلام در جهان معاصر به تصویر میکشد. مسایلی چون "اسلام سیاسی، تامین دنیا یا تضمین آخرت"، "اسلام مدرن، امکان یا امتناع"، "دیانت اخلاقی و دیانت غیر اخلاقی"، "بازگشت به کلام، بازگشت به فلسفه" و "فرهنگ انتحار یا انتحار فرهنگ".
در این مقالات نویسنده تلاش ورزیده که از منظر عقلانیت مدرن که عمدتا بر پایه استدلال و تجربه استوار است، آموزههای اسلامی را تحلیل کند.ایشان عملا در این مقالات قرائت های سنتی و افراط گرایانه از اسلام را در تضاد با جهان معاصر و خرد مدرن معرفی میکند و چنین دینداریای را به نفع مسلمانان نمیداند.
آقای محق معتقد است که از اسلام می توان قرائتی داشت که ضمن به رسمیت شناختن غرب به عنوان شاکله معرفت مدرن، دیندار و مسلمان هم بود.از نگاه او در کتاب "چشم ها را باید شست" عقلانیت مدرن ناسازگار با آموزههای دینی نیست و به همین دلیل باید از هرگونه ایدئولوژی سازی و داشتن قرائتهای حداکثری از اسلام دست برداشت. این قرائت ها ترویج فرهنگ خشونت و ناشکیبایی را محور تفکر خود قرار می دهند.
نگارنده در بخشی از مقاله "اسلام مدرن، امکان یا امتناع" به نقد جریانهای افراط گرایانه و سنتی میپردازد و چنین مینویسد: "این جریان ها با ساده انگاری محسوسی یکایک عوامل سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی، ژیوپلوتیکی و سایکولوژیکی (روانشناختی) موثر در تحولات کلان تاریخی را یک سره از قلم انداخته و همه مشکلات را به مساله خرافه و بدعت فرو میکاهند. از همین رو همهی تاکید آنان بر بازگشت به اسلام اولیهای پیراسته از بدعتهاست و گمان میکنند که با زدودن زایدههای اضافی برساخته فرقهها و یا احیای اسلام ارتدوکسی همه مشکلات سرزمینهای اسلامی خاتمه مییابد. آنان نام این فرایند را تجدید دین میگذارند که از نظر آنان کلید حل یکایک مشکلات این بخش از جهان و بلکه همهی جهان است."
قرائت طالبانی
بخش دوم کتاب 'چشم ها را باید شست' به مسایل امروزی افغانستان و به ویژه قرائت طالبانی از دین اختصاص یافته است.آقای محق قرائت طالبانی از اسلام را شاخهای از قرائت افراطی عنوان میکند و به این باور است که چیزی به نام طالبان تندرو و میانه رو وجود ندارد.
این تفکیکی است که برخی از مقامهای دولت افغانستان و جامعه جهانی برای بخش بندی طالبان قائل میشوند. آقای محق به این نظر است که چنین تفکیکی را باید زیر نام " طالبان سخت افزار" و " طالبان نرم افزار" انجام داد.به باور نویسنده کتاب 'چشم ها را باید شست' همان گونه که یک کامپیوتر از دوبخش نرم افزار و سخت افزار ساخته شده که یکی دیگری را یاری میرساند، طالبان سخت افزار نیز بخش جدایی ناپذیر طالبان نرم افزار است که یکی بدون دیگری نمی تواند مصادق داشته باشد.
آقای محق در مقاله "مدارس طالبان، منابع تمویل و مافیای مقدس" به نقد مدارسی همت میگمارد که به باور او اصلیترین تولید کنندگان تفکر غیر مدرن هستند.
او در بخشی از این مقاله چنین مینویسد: "آن چه با مذاق این مدارس بیگانه است و به جهانی دیگر و دوران دیگر تعلق دارد، پدیدههای تلقی میشود که باید با تمام توان در برابرشان ایستاد. پوشش تازه و متفاوت حتی برای مردان، یادگیری مهارت های نو به شمول زبان های خارجی، استفاده از ابزار و وسایل نو حتی در کلاس های درسی، تعامل با کالاهای فرهنگی به شمول کتاب های تازه، و مواردی از این قبیل، بخشی از نشانه های اثرپذیری از جهان نو است که با مخالفت با آن ها میتوان نوعی مقاومت در برابر همهی گونههای نوگرایی و دفاع از سنت ها را به نمایش گذاشت."
نقد دیدگاههای نویسنده
بخش سوم کتاب، به مقالاتی اختصاص یافته که در نقد دیدگاههای نویسنده از سوی برخی نویسندگان دیگر در یک سال گذشته در نشریات داخلی منتشر شدهاند.
'چشم ها را باید شست' کتابی با رویکرد جدید به مسایل اسلامی در افغانستان باید پنداشته میشد.
این رویکرد در جهان اسلام چندان تازه نیست و عمدتا به وسیله اندیشمندان عربی و ایرانی در سال های گذشته بازار پررونقی داشتهاند.
آقای محق در این کتاب بدون شک از نویسندگان و اندیشمندانی نظیر محمد ارغون، نصرحامد ابوزید، علی عبدالرزاق، ابراهیم طاها، محمد مجتهد شبستری و عبدالکریم سروش تاثیر پذیرفته است.
گاهی نثر شیوای او نزدیکیهایی با نثر عبدالکریم سروش دارد و حتا به شیوهی این اندیشمند نواندیش جهان اسلام در تایید دیدگاه های خود از ادبیات غنی فارسی سود میجوید.
۱ـمحمد محق نویسنده و مترجم، دارای مدرک فوق لیسانس در رشتهی الهیات است.
او چندین سال تدریس در دانشگاه هرات افغانستان، مشاوریت سازمانهای بین المللی در مرکز مطالعات استراتژیک وزارت امور خارجهی افغانستان و کار در سفارت افغانستان در قاهره را در پیشینهی خود دارد.
تا کنون هشت اثر از وی به صورت تالیف و ترجمه به نشر رسیده است. از آن جمله کتاب از این چشم انداز (نگارش)، کتاب اجتهاد میان متن واقعیت و مصلحت، و کتاب 'راه نو نگاه نو' ترجمه مقالات منتخب در بارهی بازخوانی اندیشه های دینی را میتوان نام برد.
آنانی که به تاویل آموزههای اسلامی از مجرای خرد مدرن دست میزنند، خود را به طیف نو اندیشان دینی متعلق میدانند. نو اندیشان دینی که در جهان عرب و به تبع آن در دیگر کشورهای اسلامی نیز طرفدارانی دارند، معتقد به قرائت معرفت شناسانه از آموزههای اسلامی هستند که دستاوردهای جهان مدرن را به رسمیت میشناسد و تلاش میکند رابطهی اسلام و جهان غرب را به گونهای تبیین کند که بر خلاف اعتقادات تندروان و سنت گرایان به رویارویی خشونت آمیز منجر نشود.
محمد محق(۱) دانش آموخته دانشکدهی شرعیات هرات در غرب افغانستان از این دسته از نویسندگان و اندیشمندانی است که سالهای متمادی درقلمرو ترجمه و نگارش، دیدگاههای معرفت شناسانه به اسلام را ترویج کرده است.
'چشم ها را باید شست' که با عنوان فرعی "نقدی بر تفسیر افراطی از دین" اخیرا به بازار کتاب افغانستان آمده، محصول دغدغههای سالهای گذشته آقای محق است که به مسایل امروزی افغانستان در عرصه دینداری اهتمام میورزد.
این کتاب سه بخش دارد: بخش نخست، درباره دین و فرهنگ، بخش دوم، طالبانیسم؛ ریشهها و نمودها و بخش سوم، نقدها و تعلیقها.
دین و فرهنگ
عنوان کتاب 'چشم ها را باید شست' که برگرفته از سطر شعری از سهراب سپهری است، از همان آغاز نشان میدهد که آقای محق چه رویکردی به مسایل دارد. سطر دوم این شعر شاید دغدغه اصلی نویسنده را به نمایش بگذارد. سپهری در سطر دوم شعر خود مینویسد "جور دیگر باید دید".
آقای محق نیز در کتاب خود تلاش کرده است که "جور دیگر" به مسایل اسلامی توجه نشان دهد. این "جور دیگر" در مقدمه نویسنده نیز بازتاب یافته است.
در بخشی از مقدمه کتاب 'چشم ها را باید شست' نویسنده کتاب چنین نوشته است: "نگارنده که خود را از خوشهچینان خرمن علم میشمارد وظیفهی خویش میداند که با نیروی قلم به مصاف کسانی برود، که تاریکی میپراکنند و تعصب و تنفر میآفرینند. مساله جدیتر از آن است که جای برای سکوت و دم فروبستن باشد. چه، پای زندگی انسانها و تباهی کشور و بدنامی دین و به تاراج رفتن اخلاق و معنویت در میان است."نویسنده در همین چند سطر نشان میدهد که نگران است و این نگرانی هم ریشههای مشخص و عینی دارد.
بخش نخست این کتاب عمدتا به مقالاتی اختصاص یافته که طرح های کلان نویسنده را درباره مسایل معرفتی اسلام در جهان معاصر به تصویر میکشد. مسایلی چون "اسلام سیاسی، تامین دنیا یا تضمین آخرت"، "اسلام مدرن، امکان یا امتناع"، "دیانت اخلاقی و دیانت غیر اخلاقی"، "بازگشت به کلام، بازگشت به فلسفه" و "فرهنگ انتحار یا انتحار فرهنگ".
در این مقالات نویسنده تلاش ورزیده که از منظر عقلانیت مدرن که عمدتا بر پایه استدلال و تجربه استوار است، آموزههای اسلامی را تحلیل کند.ایشان عملا در این مقالات قرائت های سنتی و افراط گرایانه از اسلام را در تضاد با جهان معاصر و خرد مدرن معرفی میکند و چنین دینداریای را به نفع مسلمانان نمیداند.
آقای محق معتقد است که از اسلام می توان قرائتی داشت که ضمن به رسمیت شناختن غرب به عنوان شاکله معرفت مدرن، دیندار و مسلمان هم بود.از نگاه او در کتاب "چشم ها را باید شست" عقلانیت مدرن ناسازگار با آموزههای دینی نیست و به همین دلیل باید از هرگونه ایدئولوژی سازی و داشتن قرائتهای حداکثری از اسلام دست برداشت. این قرائت ها ترویج فرهنگ خشونت و ناشکیبایی را محور تفکر خود قرار می دهند.
نگارنده در بخشی از مقاله "اسلام مدرن، امکان یا امتناع" به نقد جریانهای افراط گرایانه و سنتی میپردازد و چنین مینویسد: "این جریان ها با ساده انگاری محسوسی یکایک عوامل سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی، ژیوپلوتیکی و سایکولوژیکی (روانشناختی) موثر در تحولات کلان تاریخی را یک سره از قلم انداخته و همه مشکلات را به مساله خرافه و بدعت فرو میکاهند. از همین رو همهی تاکید آنان بر بازگشت به اسلام اولیهای پیراسته از بدعتهاست و گمان میکنند که با زدودن زایدههای اضافی برساخته فرقهها و یا احیای اسلام ارتدوکسی همه مشکلات سرزمینهای اسلامی خاتمه مییابد. آنان نام این فرایند را تجدید دین میگذارند که از نظر آنان کلید حل یکایک مشکلات این بخش از جهان و بلکه همهی جهان است."
قرائت طالبانی
بخش دوم کتاب 'چشم ها را باید شست' به مسایل امروزی افغانستان و به ویژه قرائت طالبانی از دین اختصاص یافته است.آقای محق قرائت طالبانی از اسلام را شاخهای از قرائت افراطی عنوان میکند و به این باور است که چیزی به نام طالبان تندرو و میانه رو وجود ندارد.
این تفکیکی است که برخی از مقامهای دولت افغانستان و جامعه جهانی برای بخش بندی طالبان قائل میشوند. آقای محق به این نظر است که چنین تفکیکی را باید زیر نام " طالبان سخت افزار" و " طالبان نرم افزار" انجام داد.به باور نویسنده کتاب 'چشم ها را باید شست' همان گونه که یک کامپیوتر از دوبخش نرم افزار و سخت افزار ساخته شده که یکی دیگری را یاری میرساند، طالبان سخت افزار نیز بخش جدایی ناپذیر طالبان نرم افزار است که یکی بدون دیگری نمی تواند مصادق داشته باشد.
آقای محق در مقاله "مدارس طالبان، منابع تمویل و مافیای مقدس" به نقد مدارسی همت میگمارد که به باور او اصلیترین تولید کنندگان تفکر غیر مدرن هستند.
او در بخشی از این مقاله چنین مینویسد: "آن چه با مذاق این مدارس بیگانه است و به جهانی دیگر و دوران دیگر تعلق دارد، پدیدههای تلقی میشود که باید با تمام توان در برابرشان ایستاد. پوشش تازه و متفاوت حتی برای مردان، یادگیری مهارت های نو به شمول زبان های خارجی، استفاده از ابزار و وسایل نو حتی در کلاس های درسی، تعامل با کالاهای فرهنگی به شمول کتاب های تازه، و مواردی از این قبیل، بخشی از نشانه های اثرپذیری از جهان نو است که با مخالفت با آن ها میتوان نوعی مقاومت در برابر همهی گونههای نوگرایی و دفاع از سنت ها را به نمایش گذاشت."
نقد دیدگاههای نویسنده
بخش سوم کتاب، به مقالاتی اختصاص یافته که در نقد دیدگاههای نویسنده از سوی برخی نویسندگان دیگر در یک سال گذشته در نشریات داخلی منتشر شدهاند.
'چشم ها را باید شست' کتابی با رویکرد جدید به مسایل اسلامی در افغانستان باید پنداشته میشد.
این رویکرد در جهان اسلام چندان تازه نیست و عمدتا به وسیله اندیشمندان عربی و ایرانی در سال های گذشته بازار پررونقی داشتهاند.
آقای محق در این کتاب بدون شک از نویسندگان و اندیشمندانی نظیر محمد ارغون، نصرحامد ابوزید، علی عبدالرزاق، ابراهیم طاها، محمد مجتهد شبستری و عبدالکریم سروش تاثیر پذیرفته است.
گاهی نثر شیوای او نزدیکیهایی با نثر عبدالکریم سروش دارد و حتا به شیوهی این اندیشمند نواندیش جهان اسلام در تایید دیدگاه های خود از ادبیات غنی فارسی سود میجوید.
۱ـمحمد محق نویسنده و مترجم، دارای مدرک فوق لیسانس در رشتهی الهیات است.
او چندین سال تدریس در دانشگاه هرات افغانستان، مشاوریت سازمانهای بین المللی در مرکز مطالعات استراتژیک وزارت امور خارجهی افغانستان و کار در سفارت افغانستان در قاهره را در پیشینهی خود دارد.
تا کنون هشت اثر از وی به صورت تالیف و ترجمه به نشر رسیده است. از آن جمله کتاب از این چشم انداز (نگارش)، کتاب اجتهاد میان متن واقعیت و مصلحت، و کتاب 'راه نو نگاه نو' ترجمه مقالات منتخب در بارهی بازخوانی اندیشه های دینی را میتوان نام برد.